بررسی استعارههاي مفهومی در مثنوي لیلی و مجنون در «افعال» و «اشیاء» براساس نظریه آمیزه مفهومی
استعاره از دیدگاههای مختلف ادبی، زبانشناختی، زیباییشناختی و روانشناختی مورد مطالعه قرار گرفته و پژوهشهای مختلفی در طول قرنها بوده است. در این راستا نظریه استعاره مفهومی یکی از نظریههایی است با نگاهی جدید به استعاره توسط فوکونیه و ترنر (1998-2002) در قالب انواع فصاهای دهنی شامل دو فضای دروندادی، یک فضای عام و یک فضای آمیخته مطرح گردیده است. هدف این پژوهش، بررسی استعارههاي مفهومی در مثنوي لیلی و مجنون در «افعال» و «اشیاء» براساس نظریه آمیزه مفهومی توسط فوکونیه و ترنر (1998-2002) است. در پژوهش حاضر، فضاهای ذهنی هر استعاره بررسی شده تا مشخص شود در هر استعاره در ساخت فضاهای ذهنی از چه حوزههای مفهومی استفاده شده است. سپس، معنیدار بودن و يا معنیدار نبودن اين حوزههای مفهومی با استفاده از آزمون spss مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد حوزههای استفاده شده در استعارههای مثنوي لیلی و مجنون را میتوان در دو گروه دستهبندی کرد که عبارتند از: «افعال» و «اشیاء». هنگام ساخت استعارهها، اين حوزههای مفهومی در يک فضای دروندادی قرار گرفته و همراه با فضای دروندادی ديگری که هدف شاعر محسوب میشود، به فضای آمیخته فرافکنی شده و استعاره را میسازند. آنگونه که نتايج اين پژوهش نشان میدهد، تمام استعارههای مثنوي لیلی و مجنون را میتوان براساس حوزههای مفهومی که در ساخت فضاهای ذهنی مطرح شده در نظرية آمیزة مفهومی نقش دارند، مورد بررسی قرار داد.
نقد فرمالیستی اشعار کیومرث منشی زاده و علی باباچاهی بر مبنای الگوی جفری لیچ
یکی از گونههای بدیع در زمینه نقد متون ادبی، که ریشه در زبانشناسی جدید دارد نقد بر مبنای فرمالیستی است که به تحلیل و بررسی آثار ادبی و ویژگیهای برجسته اثر یک ادیب میپردازد، و ارزشهای زیباییشناسانه و هنری آن آثار را با توجه به شکل زبانی کشف و ضبط مینماید. به بياني ديگر، مهمترين حوزة كاري منتقدانِ فرمالیست، پرداختن به صورت و ساخت يـا جنبـههـاي روبنايي يك اثر ادبی است. نظريهپردازان فرمالیسم معتقدند که چگونگی کاربست زبان توسط یک شاعر یا ادیب ، بـا نـوعِ بـهكارگيري آن از سوي ديگران متفاوت اسـت. کیومرث منشيزاده و علی باباچاهی، از جملة شاعران معاصر هستند كـه زبـان ادبـي را بـه شـكلي متفـاوت از ديگران بهكار ميگيـرند .هر دوی آنها در مجموعة اشعار خود از فرمالیسم به گونهای زیبا در جهت شکل و فرم اشعار خویش بهره بردهاند. لذا پژوهش حاضر سعی کرده است تا با شیوة توصیفی – تحلیلی و بر مبنای فرمالیستی و با توجه به رویکرد هنجارشکنی جفری لیچ، به بررسی و تحلیل اشعار این دو شاعر بپردازد. نتايج این پژوهش حاکی از آن است که هر دو شاعر به شيوههای مختلفی سعی در هر چه بیشتر ادبیکردن و برجسته کردن اشعار خود و در نتيجه جلب توجه خواننده داشتند، از انتخاب عنوانهای تازه و بهکار بردن تعابیر ناب و جدید گرفته تا استفاده از هنجارگریزیهای معنایی، واژگانی، سبکی، آوایی، دستوری و گویشی میتوان به تأثیرگذاری بینقص فرمالیسم در اشعار آنها پیبرد.
جستار در سرچشمههای تفکر شاعرانه سهروردی بر اساس متون رمزی اشراقی کهن
سهروردی، همچون دانایان ایران باستان، برای بیان ظرایف حکمت ذوقی اشراق، شعر و داستانهای رمزی را برمیگزیند. او به روشنی بیان میکند که طرح احیای اندیشه دانایان ایران باستان را در انداخته است. این اندیشمند از شیوه نوشتار اقناعی بهره میجوید و با آفرینش داستانهای رمزی، آموزههای خویش را در قالب هنر ادبی صورت میبخشد و امر واقعی را مینمایاند. تلاش جستار حاضر بر پاسخ به این پرسش بنیادین بوده است: نسبت داستانهای رمزی حکمت اشراق با تفکر دانایان ایران باستان و نیز نقش این دانایان در آفرینش شعر و اثر هنری چیست؟ بر اساس یافتههای پژوهش حاضر، متنهای اشراقی از دو دیدگاهِ فلسفه هنر شعر قابل بررسیاند: نخست، از نظر صورت و سبک نوشتار، که اصلیترین عنصر شعر یعنی عناصر خیالی را ارائه میدهد؛ افزون بر این، از نظر محتوا و معنا و عناصر درونی که با عنصر اصلی تفکر اشراقی یعنی شعور، اندیشه و نور شناخت همریشهاند. سهروردی در داستانهای رمزی نقشه راهِ پیوند به عالم خیال و دریافت دانش حضوری را طراحی میکند و در جریان پرسش و پاسخ با عقل راهنما، راه دریافت نور اشراق را پیش روی سالک مینهد. از این رو، با جستجو در عالم خیال و عناصر خیالی داستانهای سهروردی و مقایسه تطبیقی با کهنالگوهای متون اشراقی کهن، میتوان به فهم بهتر هنر ادبی اشراقی نزدیکتر شد.
بررسی و تحلیل ایماژهای فلسفی (خیامی، اپیکوریک و هرمتیک) در شعر اوکتاویو پاز
اوکتاویو پاز، هنرمند و شاعر مکزیکی، منتقد سیاسی – اجتماعی و خالق آثاری هنری – ادبی بود که به شیوه و سبک مکتب فرا واقع گرایی (سوررئالیست) نگاشته شده است، مایگان شعر و زمینهی موضوعی آثار ادبی او مباحث فلسفی و اساطیری بود که به ظن قوی در آسیا به ویژه در هند به عنوان ذخیرهی فرهنگی اندوخت. این پژوهش به بررسی و تحلیل تصاویر شعرهای منثور پاز پرداخته است تا در میان مشابهتهای فلسفی و بنمایههای اسطورهای آن با نظریات فلسفهی خیام ایرانی، اپیکور یونانی و هرمس؛ زیبایی و جمالشناسی شعر سرشار از ایماژ وی را دریابد. این پژوهش که به مقابله و مقایسهی تصاویر بنمایههای فلسفی این سه فیلسوف با شعرهای پاز پرداخته؛ دریافته است که نگاه پاز به مسالهی عنصر زمانی؛ بسیار همانند با نظر فیلسوفان یاد شده بوده است. پیام تصاویر پاز مهم دانستن و بهرهبرداری آنی و سودمند از عنصر زمان با رویکرد شادی گرایانه و اندوه گریز، گریز از زمان تقویمی روزمره و تلاش برای دستیابی به زمان ابدی و آرمانشهر شعری بهشتسان؛ مایهی مشترک نظر پاز با فیلسوفان یاد شده بوده است. تصاویر و ایماژهایی که شعر پاز را در خور تحسین کرده است، تماتیکز اسطورهای، عرفانی هرمسی و فلسفی دارند. تصاویر پاز از نوع سوررئالیستی و به خلاف سنت بلاغی کلاسیک، تصاویری انتزاعی و از جنس حلول شاعر در تصویر بوده است. این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی با رویکرد تاویلی و هرمنوتیکی و نوع مقایسهای به انجام رسیده و شیوهی نگارش آن کتابخانهای و ابزار فیشبرداری بوده است.
بررسی عناصر داستان و تطبیق حکایت های گلستان سعدی با بازنویسی آن در ادبیات کودک و نوجوان
گلستان سعدی از متون کهن فارسی است که به دلیل محتوای والای آموزشی و فرهنگی و زبان شیوا مورد توجه بازنویسان و باز آفرینان قرار گرفته است. بازنویسان و بازآفرینان باید درون مایههای مناسب برای این رده های سنی را از میان داستان های متعدد متون کهن برای اثر خود برگزینند. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانهای به بررسی عناصر داستانهای بازنوشتهی این نویسنده حکایت شفا یافتن پادشاهی از مرضی هایل» حکایت 22 در باب اول گلستان سعدی برای کودکان و مقایسه ی آنها با متن اصلی می پردازد. یافته های پژوهش نشان میدهد در چارچوب کلی اثر تغییر محسوسی صورت نگرفته اما پیرنگ بازنوشته ها گسترده تر از متن اصلی شده است. توصیف عملکرد و ظاهر شخصیتها افزایش گفت و گوها و در نمونه هایی واگویه های درونی، از شگردهای بازنویس برای جذاب تر کردن داستان است. لحن گفت و گوها از صورت ادبی و شاعرانه به لحنی ساده و تا حدودی متناسب با شخصیت ها تغییر کرده است. نویسندگان در نام گذاری اشخاص ابتکاری نداشته و از اسامی عام به کار رفته در متن اصلی استفاده کردهاند. زبان در متن بازنوشته ساده و رسمی است؛ اما گاهی واژه های دشوار، جملات طولانی، حذفهای نادرست و استفاده زیاد از حرف ربط «و» بین جملات، به سادگی و روانی متن آسیب رسانده است. با آنکه بازنویس در پرداخت اثر گاهی به موفقیتهایی دست یافته است اما نیاز است که بازنوشته های خود را به ظرافتها و شگردهای هنری سعدی بیشتر نزدیک کند.
تبیین آزادی در ادبیات «محمدرضا سنگری» بر اساس آرای نوصداریی
تحلیل ارتباط میان ادبیات محمد رضا سنگری و فلسفه نو صدرایی، به ویژه در مفهوم آزادی، نشان میدهد که این دو حوزه، به شکلی عمیق به هم پیوند خوردهاند. سنگری با بهرهگیری از زبانی شاعرانه و عاطفی، مفاهیم پیچیده فلسفی را به زبان ساده و قابل فهم برای عموم مردم ترجمه کرده است. این رویکرد، باعث شده تا فلسفه از انحصار نخبگان خارج شده و به دایرهی توجه عموم مردم وارد شود. از سوی دیگر، مفاهیم آزادی در اشعار سنگری و فلسفه نو صدرایی، ریشه در یکدیگر دارند. هر دو بر وحدت وجود، حرکت به سوی کمال، نقش عشق و شناخت در زندگی انسان و مبارزه با ظلم و ستم تأکید دارند. سنگری با استفاده از تجربیات شخصی خود، مفاهیم فلسفی را به زندگی روزمره مردم مرتبط کرده و باعث شده است تا مخاطب به صورت عملیتر با این مفاهیم درگیر شود. به طور خلاصه، ادبیات سنگری نقشهای متعددی در گسترش فرهنگ فلسفی ایفا کرده است. این ادبیات با دموکراتیزه کردن فلسفه، برقراری ارتباط عاطفی با مخاطب، الگوسازی برای نسل جوان، ترویج ارزشهای انسانی و تقویت روحیه پرسشگری و انتقادی، به فلسفه یک وجهه محبوب و مردمی بخشیده است. در نتیجه، میتوان گفت که ادبیات سنگری، به عنوان یک پل ارتباطی میان فلسفه و ادبیات، به تبیین و گسترش مفهوم آزادی در فلسفه نو صدرایی کمک شایانی کرده است. در کل، این تحلیل نشان میدهد که ادبیات سنگری نه تنها یک اثر ادبی است، بلکه یک ابزار قدرتمند برای ترویج فلسفه و ارزشهای انسانی است. با مطالعه آثار سنگری، میتوان به درک عمیقتری از مفاهیم فلسفی، از جمله مفهوم آزادی، دست یافت.
زبان بدن و نشانه شناسی عواطف انسانی در لیلی و مجنون
مقاله حاضر به بررسی زبان بدن و نشانهشناسی عواطف انسانی در داستان لیلی و مجنون اثر نظامی گنجهای میپردازد. این پژوهش با تمرکز بر عواطفی چون بخشندگی، اعتدال، ایثار، عاشق شدن، احتیاط، تسلیم و قناعت، نشان میدهد که چگونه این احساسات در قالب نشانههای غیرکلامی و زبان بدن شخصیتها به تصویر کشیده شده است. با استفاده از روشهای تحلیلی نشانهشناسی و روانشناسی اجتماعی، پژوهش حاضر به بررسی چگونگی انعکاس این عواطف در حرکات بدنی، حالات چهره، و رفتارهای نمادین شخصیتهای داستان میپردازد. در این راستا، تاکید ویژهای بر رابطهای است که میان نشانهها و مفاهیم عاطفی در متن شکل میگیرد، بهویژه اینکه چگونه این مفاهیم از طریق نشانههای غیرکلامی، مانند بخشیدن مال و دارایی، پذیرفتن دوری از معشوق و دیگر رفتارهای فیزیکی و نمادین، به خواننده منتقل میشود. این پژوهش همچنین نشان میدهد که نظامی چگونه با بهرهگیری از زبان بدن و نشانههای ظریف، به تجسم و انتقال مفاهیم اخلاقی و انسانی میپردازد، و بدین ترتیب، داستان لیلی و مجنون تنها به روایت یک عشق شورانگیز محدود نمیشود، بلکه حاوی پیامهای عمیق اجتماعی و روانشناختی است که در عمق رفتارها و زبان بدن شخصیتها نهفته است.
بررسی تطبیقی خط کوفی بنایی دوره ایلخانی در مسجد عتیق اصفهان و بقعه پیر بکران
هدف از نگارش مقاله پیش رو بررسی تطبیقی خط کوفی بنایی به عنوان مولفهای از تلفیق معماری و خوشنویسی ایرانی دوره ایلخانی است که در دو بنای مذهبی با کارکردی متفاوت اما در یک تاریخ و جغرافیای ایران مورد بررسی قرارگرفته است. از اهمیت این پژوهش علاوه بر بررسی موردی خط بنایی در مسجد عتیق اصفهان بر روی یک کتیبه و بقعه پیربکران بر روی دو کتیبه مورد نظر این تحقیق قرار گرفته است. به مواردی همچون: ارج نهادن به خط کوفی بنایی است چراکه در کمتر پژوهشهایی بدان پرداخته شده است. علاوه بر آن در مبحث آموزش شیوههای مختلف نگارشی این خط میتواند راه گشایی برای تدریس باشد. بنابراین قصد داریم تا بدین سوال پاسخ دهیم که نقش خط کوفی بنایی دوره ایلخانی در مسجد عتیق اصفهان و بقعه پیربکران چگونه قابل مشاهده است؟ برای پاسخ به این سوال از شیوه گردآوری اسناد و مطالعات کتابخانهای و میدانی استفاده شده است نتایج حاصل از این تحقیق با توجه به جدول ارائه شده در متن مقاله میتوان به این موارد اشاره کرد یکی شیوه ارائه در مسجد عتیق بسیار نزدیک به مدلهای صفوی است (کاشیهای رنگی با طیف آبی و طلایی) و اما شیوه پیربکران قرابتی با دوره ایلخانی دارد و دوم اینکه در حاشیه کتیبههای آجری پیربکران موردی جهت تزئینات دیده نمیشود در حالی که در مسجد عتیق اسلیمیها در حاشیه خط کوفی بنایی به چشم میخورند و سوم اینکه متن نوشتار کتیبه عتیق شعر فارسی است و دیگر کتیبه درپیربکران یکی صلوات کبیره و دیگری متن قرآنی میباشد و چهارم اینکه در کتیبه خط کوفی بنای در مسجد عتیق، به صورت چهارلوزی دیده میشود که در وسط آن مربع است در صورتی که در بقعه پیربکران کلمات قرآنی در یک مربع بزرگ به صورت ساده نگاشته شده است.
دربارهی مجله
نشریه گنجینه زبان و ادبیات فارسی یک نشریه دسترسی آزاد و معتبر است که به مطالعه، حفظ و پیشبرد زبان و ادبیات فارسی اختصاص دارد. این نشریه بهعنوان بستری ارزشمند برای پژوهشگران و صاحبنظران در حوزه زبان و ادبیات فارسی، طیف گستردهای از موضوعات مرتبط با این حوزه را پوشش میدهد؛ از ادبیات کلاسیک و کهن گرفته تا ادبیات معاصر و مطالعات زبانشناختی. این نشریه با پایبندی به استانداردهای علمی سختگیرانه، از فرآیند داوری دوسو ناشناس بهره میبرد که بیطرفی و بالاترین سطح اعتبار علمی را در انتخاب مقالات تضمین میکند. گنجینه زبان و ادبیات فارسی پذیرای انواع مقالات پژوهشی اصیل، مقالات تحلیلی، نقدها و مطالعات تفسیرگرایانه است و دیدگاههای بینرشتهای و بینالمللی را برای غنای بیشتر حوزه مطالعات فارسی تشویق میکند.
شماره کنونی
مقالات
-
تحلیل زبانشناختی طنز در آثار عبید زاکانی و مقایسه آن با طنز مدرن در نوشتههای صادق هدایت
سیده زهرا احمدیان ; مهدی فرجی *43-59 -
نقش زبان در روایتپردازی داستانهای هزار و یک شب: تحلیل ساختار و تاثیر بر ادبیات فارسی و جهانی
لیلا نوروزی ; علیاکبر رستگار * ; فاطمه ساداتپور60-71 -
جستار در سرچشمههای تفکر شاعرانه سهروردی بر اساس متون رمزی اشراقی کهن
معصومه قاسمی ; اسماعیل بنی اردلان * ; علی صادقی شهپر , حسین اردلانی131-147