بررسی موسیقی درونی در اشعار عامیانه کودک و نوجوان
شعر کودک و نوجوان به عنوان گونهای از ادبیات غنائی، نقشی مهم در پرورش زبان، تخیل و احساسات کودکان ایفا میکند. یکی از مؤلفههای بنیادی در جذب مخاطبان خردسال، بهرهگیری از موسیقی درونی در ساختار شعر است؛ موسیقیای که از طریق شگردهایی چون تکرار، جناس، واجآرایی و اعنات ایجاد میشود. این پژوهش باهدف بررسی نقش موسیقی درونی در اشعار عامیانه کودک و نوجوان و تحلیل شگردهای زیباییآفرین آن انجامشده است. روش تحقیق در این مطالعه، توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر تحلیل متون و اشعار منتخب شاعران معاصر کودک و نوجوان است. دادهها از طریق نمونهگیری هدفمند جمعآوری و با تمرکز بر عناصر آوایی و آرایههای لفظی بررسیشدهاند. یافتههای پژوهش نشان داد که تکرار آزاد و تکرار صوتی بالاترین بسامد را در اشعار بررسیشده داشته و سهم قابلتوجهی در تولید ریتم، خوشآهنگی و تثبیت مفاهیم در ذهن مخاطب ایفا کردهاند. همچنین، کاربرد گستردهی جناس و واجآرایی موجب ایجاد بازیهای زبانی، افزایش جذابیت شنیداری و تحریک خلاقیت کودکان شده است. اعنات نیز به عنوان شیوهای برای تقویت طنین و روانی شعر، در بسیاری از نمونهها بهکاررفته است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که موسیقی درونی نهتنها در ارتقاء زیباییشناسی شعر کودک نقش دارد، بلکه عاملی مؤثر در تقویت مهارتهای زبانی، تسهیل فرآیند یادگیری و ارتباط عاطفی با مخاطب است. این یافتهها بر اهمیت توجه شاعران کودک به شگردهای موسیقایی و استفاده آگاهانه از آنها در سرایش شعر تأکید میکند.
جنبههای اسطورهای شاهنامه، در بخش تاریخی (از پادشاهی اسکندر تا حملۀ اعراب)
حماسۀ ملی ایران، شاهنامه، سترگترین اثر ملّی و هویّتی مردمان ایران از دیرباز تا کنون است که بهویژه، در حوزۀ مطالعات اساطیری، جایگاهی قابل توجّه دارد. آنچه بیش از دیگر آثار بزرگ اساطیری، شاهنامه را مانا و جاودان کرده است، آن است که در تمامی داستانهای آن از جمله بخش تاریخی شاهنامه نیز، ردپای اساطیر را میتوان یافت؛ گواه این مدّعا آنکه ردپای اسطوره را در جای جای حوادث بخش مربوط به روایات تاریخی شاهنامه میتوان بهخوبی مشاهده نمود. هدف این جستار آن است که با توجّه به بررسی داستانهایی از بخش تاریخی شاهنامه، ردّپای اسطوره و حوادث شگفتانگیز و خارقالعادۀ آن را، در این قسمت، مورد واکاوی قرار دهد. اهمّیّت شیوۀ رویارویی فردوسی با حوادث تاریخی، زمانی بیشتر میشود که درمییابیم که خرده روایتها دربارۀ زندگی و پادشاهی شخصیّتهای تاریخی شاهنامه در قسمت سوم، در پارهای موارد، به صورت فراواقعیّت مطرح شدهاند و نه تاریخ محض. در این پژوهش که به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و بر مبنای دادههای کتابخانهای و روش سند کاوی صورت گرفته است، نشان خواهیم داد که استاد طوس، بهویژه در بیان خرده روایتها در بخش تاریخی شاهنامه، بهمیزان زیادی از رویکردهای اسطورهای در ذکر حوادث تاریخی بهره گرفته است.
بررسی تاثیر تصاویر شعری بر مخاطب در حکایتهای مشترک حدیقه حقیقه سنایی و مثنوی معنوی مولوی
تصویر یکی از مهمترین ابزارهای ادبی برای انتقال مفاهیم است. آنچه موجب تأثیرگذاری بیشتر تصاویر شعری می شود، تخیل و تخییل شاعرانه است. واژه تصویر معادل ایماژ است که برخاسته از تفکرات مکتب ادبی ایماژیسم است که در اوایل قرن بیستم در انگلستان توسط عدهای به رهبری هیوم بر اساس نظریات برگسون فیلسوف نامدار فرانسوی بنیاد نهاده شد. شاعران با آگاهی به جهان هستی مینگرند و با گزینش تصاویری که در محیط پیرامون خود میبینند از آنها برای تجسیم مقولههای انتزاعی و ذهنی استفاده می کنند. به این ترتیب آنها میکوشند فرآوردههای ذهنی خود را به مخاطب انتقال داده و او را به فضای ذهنی خود بکشانند و از این رهگذر، اعتقادات خود را تعمیم دهند.
در حدیقه و مثنوی تصاویر مشابهی دیده می شود که از جنبه های مختلف تصویرپردازی با یکدیگر متفاوتند. نظر به این تفاوتها، میزان تاثیرگذاری آنها بر مخاطب تغییر می کند. در این جستار، که به شیوۀ توصیفی تحلیلی انجام پذیرفته، تصاویر موجود در حکایات مشابه حدیقه و مثنوی، استخراج گردیده و از حیث تأثیرگذاری بر مخاطب مورد تحلیل قرار گرفته است. در نهایت نیز مشخص گردید که آنچه موجب تفاوت تأثیرگذاری این تصاویر بر مخاطب گردیده عناصری چون عینیت گرایی، تجسیم، پویایی، تخیل، مثبت اندیشی، رسانگی، جلوه های هنری، توصیف پذیری و زیبایی می باشد.
نظریۀ همنشینی افتراقی در آئینه ی گلستان سعدی
این پژوهش به تحلیل روابط اجتماعی و همنشینیهای شخصیتهای گلستان سعدی از منظر نظریه همنشینی افتراقی ادوین ساترلند پرداخته است. نظریه همنشینی افتراقی تأکید دارد که رفتارهای اجتماعی، بهویژه انحرافی، از طریق تعاملات و یادگیری از همنشینان شکل میگیرد. هدف تحقیق، بررسی تأثیر محیط اجتماعی و روابط انسانی بر رفتار شخصیتها و ارائه الگوهایی برای پیشگیری اجتماعی از جرم است. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوا، حکایات گلستان سعدی را از دیدگاه جرمشناسی و تأثیر روابط اجتماعی بر رفتار شخصیتها مورد بررسی قرار داده است. نتایج تحقیق نشان میدهند که محیطهای اجتماعی و همنشینیهای مثبت شخصیتها را به سمت رفتارهای اخلاقی و اجتماعی هدایت میکند، در حالی که محیطهای فاسد موجب بروز رفتارهای انحرافی میشود. این یافتهها تأکید میکنند که آموزههای سعدی میتوانند در پیشگیری از جرم و ارتقاء روابط اجتماعی مثبت در جامعه امروز مؤثر باشند. تحلیل حکایات نشان میدهد که سعدی با ظرافت خاصی به نقش تعیینکننده محیط و همنشینان در شکلگیری شخصیت و رفتار افراد توجه داشته است.
بررسی کنایه و نقش آن در زیبا سازی کلام در دیوان کمال خجندی
هنر از جمله ادبیات بیان غیرمستقیم و هنری است و شاعران و نویسندگان از امکانات مختلفی برای دستیابی به این هدف استفاده میکنند از جمله این ابزارها کنایه است. کنایه در عین حال که غیرمستقیم و هنری است و از برجسته ترین ترفندهای زیبا آفرینی در کلام است، بر بستر فرهنگ و آداب و رسوم جامعهای که در آن بوجود آمده متولد و رشد میکند. یكی از ویژگیهای غزلهای كمال این است كه در آیینۀ غزلهای او گاهگاهی جلوههایی از ادبیات و باورداشتهای مردم چون ضربالمثلها، كنایهها، مصطلحات و باور داشتهای مردم نیز تجلی مییابند و از چنین مسایلی در بیان اندیشههای شاعرانهءخود سود بردهاست. و این امر میتواند سبب رنگینی بیشتر شعرهای او گردد. یکی از ابزارهای مورد استفاده کمال خجندی کنایه است که در تحقیق حاضر به بررسی کنایات و نقش آن در زیباسازی کلام در دیوان کمال خجندی پرداخته شده است. در این پژوهش که بهصورت مطالعه نظری است و به شیوه پژوهش کتابخانهای انجام شده است، کنایات در دیوان کمال خجندی به هدف نشان دادن اهمیت کنایات و نقش آن در زیباسازی کلام در سبک عراقی و به شیوۀ تحلیلی و توصیفی بررسی شدهاست. مشاهده شد حجم وسیعی از کنایاتی که شاعر در دیوان خود به کار بردهاست در ساختمان آن اجزای بدن انسان به کار رفتهاست. همچنین در به کار بردن کنایات در اشعار خود به صناعات ادبی توجه داشتهاست و ایهام، تناسب، تکرار و جناس بیشتر از همه جلوهگری میکند. و شاعر در بعضی از کنایاتش در نقش عناصر تشبیه استفاده کرده است. بنابراین باید گفت کمال خجندی به نقش کنایه در زیباییآفرینی پی برده است و به شیوه مطلوب از عنصر زیباییآفرینی کلام(کنایه) برای بیان اندیشهها، عواطف و احساسات شاعرانهاش استفاده کردهاست و ترکیب جملات کنایی با تشبیه و سایر صناعات ادبی بهصورت آگاهانه بوده که نشانه تبهر شاعر است.
تحلیل حماسه ملی رستم در شاهنامه فردوسی با رویکرد حماسه دینی
حماسههای ملی جایگاه تجلی باورها، فرهنگ و رسوم کهن یک قوم میباشند که بر اساس اسطورهها و آیینها خلق شدهاند. فردوسی شاعری «حماسهساز و حماسهسرا» است و شعر حماسی، شعری است که روح غیرت، شجاعت، شدت و مقاومت را برمیانگیزد؛ خواه مضمون حماسی باشد یا متضمن سرگذشت یک قهرمان. تربیت حماسی شیعی با توجه به فرهنگ کهن و آیین دینی راهی به سوی گشودن روزنههای جدید در کارکرد اجتماعی و عرصۀ سرنوشتساز است؛ امری که ضرورت آن بیش از پیش احساس میشود. پژوهش حاضر با هدف شناخت و وجه اشترک حماسۀ ملی با حماسۀ دینی انجام شده است. این پژوهش با روش (توصیفی- تحلیلی) و به صورت کتابخانهای سعی نموده حماسههای رستم را در شاهنامه با تمسّک به مبانی و معارف قرآنی واکاوی نماید. پژوهش حاضر نشان داده با این که مبانی حماسه ملی همان مبانی تربیت اسلامی است؛ ولی در جاهایی از حماسه ملی بر مقولههایی توجه شده که آن را از الگوهای تربیت اسلامی متمایز میسازد که در این پژوهش به آن پرداخته شده است.
ارائه الگوی روایت شناسانه مثنوی معنوی براساس عنصر زمان در روایت ژرار ژنت
کارکرد عنصر زمان در گستره ی ادبیات داستانی، همواره از مناظر و ابعاد گوناگونی نمایانده شده است. در واقع برای گفتن یا نوشتن روایت داستان، بدون قید زمان غیر ممکن می نماید. براساس نظریه ژنت وقتی رویدادها هنگام وقوع و بر سر جای خود روایت نمی شوند، توالی رویدادهای داستان، در روایت به هم می ریزد. وقایعی که رویدادهای آینده را بازگو می کند و وقایعی که رخدادهای گذشته را بازگو می کند (پس نگاه) نامیده می شوند.
اهداف تحقیق: هدف از تحقیق حاضر تحلیل روایت های کوتاه و بلند مثنوی با نظریه ژنت که یکی از جدید ترین نظریات درباره عناصر زاویه دید و زمان در روایت است، می باشد.
روش تحقیق: تحقیق حاضر به روش توصیفی – تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفته است.
یافته های تحقیق: حاکی از آن است که: مولوی در مثنوی معنوی چگونه در پردازش داستان ها به زیبایی و مهارت هر چه تمام تر از ظرفیت های ادبی- روایی عنصر زمان و زاویه دید برخوردار است که باعث جاودانگی اثر وی در اذهان شده است. روایت در مثنوی به صورت خطی جریان نمی یابد، زیرا دارای شکست های فراوانی است که به دلیل عوامل متعددی در روایت به وجود می آید.
نتیجه تحقیق: مولوی برای بازگشت از این گسست ها به ادامه روایت، از شیوه های منحصر به فرد استفاده می کند تا روایت شنو را دوباره در جریان و فضای روایت قطع شده قرار دهد. فرمول های بازگشت در مثنوی تنها مواقعی که راوی به سبب گسست های تفسیری از خطر سیر روایت اصلی بیرون می آید و سپس قصد دارد بازگردد، استفاده نمی شود بلکه در توضیحات راوی درباره فضا یا شخصیت های خود داستان اصلی نیز بکار می رود.
بازنمایی اندیشه آزادیخواهی در گفتمان ملی گرایی با نگاهی به اشعار دو شاعر ملی گرا مهدی اخوان ثالث و حمید مصدق
عشق به وطن، وطن دوستی و ملی گرایی حربهای است در دست بسیاری از متفکران و اندیشمندان در جهت ایجاد احساسات و تلنگری عمیق در بیداری مردم به جهت مبارزه با استبداد، استکبار و استعمتار بوده و میباشد. در این میان، گفتمان ملی گریی یکی از نحلههای فکری مؤثر در امر سیاسی و تاریخ سیاسی معاصر ایران است. از جانبی این مکتب به اندیشه آزادیخواهی که ایرانیان از مشروطه به بعد سعی در دستیابی به آن بودند معانی و جهتگیری تازهای چون رهایی از یوغ استعمار و استکبار جهانی، مبارزه با فقر و... میداد. بررسی تاثیرات گفتمان ملی گرایی بر اندیشه آزادیخواهی ایران که خود ایدئولوژی برای دستیابی به آزادی به ایرانیان میداد مهم مینماید. از آنجا که بررسی کلیه جوانب مشکل مینماید لذا در این مقاله با بررسی باز نمایی اندیشه آزادیخواهی در ادبیات دو شاعر ملی گرا میتوان تاثیرات گفتمان ملی گرایانه را نیز احصا نمود. تاثیر ملی گرا در ادبیات سیاسی ایران به جهت تاثیر بر ادیب، و خواننده روشن است. این مقاله برآن است که با بررسی آثار دو شاعر ملی گرا یعنی اخوان ثالث و حمید مصدق ملی گرایی را در اشعار این دو ادیب با روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه بررسی نماید. وطن و ایران دال مرکزی و استبداد ستیزی، آزادیخواهی وقتهها هستند ضمنا توجه به اسطورهها در شعر هر دوشاعر مشاهده گردیده است. ایرانی به عنوان سوژه سیاسی است.
دربارهی مجله
نشریه گنجینه زبان و ادبیات فارسی یک نشریه دسترسی آزاد و معتبر است که به مطالعه، حفظ و پیشبرد زبان و ادبیات فارسی اختصاص دارد. این نشریه بهعنوان بستری ارزشمند برای پژوهشگران و صاحبنظران در حوزه زبان و ادبیات فارسی، طیف گستردهای از موضوعات مرتبط با این حوزه را پوشش میدهد؛ از ادبیات کلاسیک و کهن گرفته تا ادبیات معاصر و مطالعات زبانشناختی. این نشریه با پایبندی به استانداردهای علمی سختگیرانه، از فرآیند داوری دوسو ناشناس بهره میبرد که بیطرفی و بالاترین سطح اعتبار علمی را در انتخاب مقالات تضمین میکند. گنجینه زبان و ادبیات فارسی پذیرای انواع مقالات پژوهشی اصیل، مقالات تحلیلی، نقدها و مطالعات تفسیرگرایانه است و دیدگاههای بینرشتهای و بینالمللی را برای غنای بیشتر حوزه مطالعات فارسی تشویق میکند.
شماره کنونی
مقالات
-
جستار در سرچشمههای تفکر شاعرانه سهروردی بر اساس متون رمزی اشراقی کهن
معصومه قاسمی ; اسماعیل بنی اردلان * ; علی صادقی شهپر , حسین اردلانی131-147