تحلیل ساختار بلاغی خطبههای ناصرخسرو و نقش آن در تثبیت مبانی فکری اسماعیلیان
کلمات کلیدی:
بلاغت, ناصرخسرو, خطبه, اسماعیلیه, تثبیت مبانی فکری, تشبیه, استعاره, کنایه, تکرارچکیده
این پژوهش به بررسی نقش بلاغت در خطبههای ناصرخسرو و تأثیر آن در تقویت و تثبیت مبانی فکری اسماعیلیه میپردازد. ناصرخسرو، متفکر برجسته اسماعیلی، با بهکارگیری هنرمندانه ابزارهای بلاغی همچون تشبیه، استعاره، کنایه و تکرار توانسته است مفاهیم پیچیده دینی و فلسفی این مکتب را به شیوهای قابلفهم و ماندگار به مخاطبان خود منتقل کند. در این پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی برای بررسی ساختارهای بلاغی در خطبههای ناصرخسرو استفاده شده است تا نشان داده شود که چگونه این ساختارها بهعنوان ابزارهای مؤثری در انتقال مفاهیم دینی بهکار رفتهاند و توانستهاند باورهای اسماعیلی را به صورت عمیق و پایدار در ذهن پیروان تثبیت کنند. نتایج پژوهش نشان میدهد که تشبیه و استعارههای ناصرخسرو به ایجاد تصاویری ملموس و تاثیرگذار از مفاهیم انتزاعی همچون امامت، معرفت و توحید کمک کردهاند. همچنین، کنایههای بهکاررفته توسط او با روشی غیرمستقیم به بیان اصول حساس دینی پرداخته و مخاطب را به درک عمیقتری از باورهای اسماعیلیه سوق داده است. علاوه بر این، تکرار در خطبهها موجب تثبیت این مفاهیم در حافظه و ذهن مخاطبان شده و آنها را به باورهایی ماندگار تبدیل کرده است. این پژوهش نشان میدهد که بلاغت در خطبههای ناصرخسرو تنها بهعنوان عنصری ادبی به کار نرفته، بلکه نقش حیاتی در ترویج و تثبیت اصول اسماعیلیه داشته است. در پایان، پژوهش به محدودیتهای موجود و پیشنهاداتی برای تحقیقات آینده، بهویژه در زمینه مقایسه بلاغت ناصرخسرو با دیگر متفکران اسلامی، اشاره میکند.