رویکرد جامعهشناختی به اشعار نادر نادرپور: بررسی مفاهیم فردیت و اجتماع در شعر نو فارسی
کلمات کلیدی:
شعر نو فارسی, نادر نادرپور, فردیت, اجتماع, تحلیل جامعهشناختی, ادبیات معاصر, نمادگراییچکیده
این مقاله با هدف تحلیل جامعهشناختی اشعار نادر نادرپور و بررسی مفاهیم فردیت و اجتماع در شعر نو فارسی نگاشته شده است. نادرپور به عنوان یکی از شاعران برجستهی معاصر، با زبانی نمادین و تصاویر شاعرانه، توانسته است تضادها و همزیستیهای پیچیدهای را میان فرد و جامعه به تصویر بکشد. در این پژوهش، از نظریات بوردیو، لوکاچ و باختین به عنوان چارچوب نظری بهره گرفته شده تا با نگاهی جامعهشناختی، نحوهی تجلی هویت فردی و تاثیر اجتماع بر آن در اشعار نادرپور مورد بررسی قرار گیرد. نتایج نشان میدهد که نادرپور با استفاده از نمادها و مضامین خاص، به بازنمایی هویتی پرداخته است که همزمان در تعارض و همزیستی با اجتماع است. فردیت در اشعار او به عنوان ابزاری برای مقابله با محدودیتهای اجتماعی و تلاش برای خودشناسی جلوه میکند، در حالی که اجتماع به عنوان نیرویی محدودکننده و گاه ضروری برای تکوین هویت فردی او تصویر شده است. تحلیلها نشان میدهند که نادرپور از این دو مفهوم برای بیان پیچیدگیهای روابط میان فرد و اجتماع و بازتاب تجربیات زیستی و فرهنگی خویش بهره گرفته است. اهمیت جامعهشناختی این پژوهش در این است که شعر نو را نه فقط به عنوان یک فرم هنری، بلکه به عنوان منبعی برای فهم روابط اجتماعی و فرهنگی معاصر ایران ارائه میدهد و بر نقش ادبیات به عنوان ابزار مهمی برای تحلیل جامعه تأکید میورزد.