بررسی تطبیقی مفهوم خودشناسی در اشعار فروغ فرخزاد: مطالعهای بر رویکرد فردگرایانه در شعر معاصر
کلمات کلیدی:
فروغ فرخزاد, خودشناسی, فردگرایی, شعر معاصر فارسی, تحلیل تطبیقی, روانشناسیچکیده
این مقاله به بررسی مفهوم خودشناسی و فردگرایی در اشعار فروغ فرخزاد میپردازد. فروغ به عنوان یکی از پیشگامان شعر معاصر فارسی، با رویکردی نوین و ساختارشکنانه به بیان احساسات و تجربیات فردی خود پرداخته و از شعر بهعنوان ابزاری برای کشف هویت و خودشناسی استفاده کرده است. این پژوهش با تکیه بر تحلیل محتوایی و مقایسهای اشعار او، به شناسایی و تفسیر مضامین مرتبط با خودشناسی و فردگرایی در آثار او میپردازد. نتایج این تحلیل نشان میدهد که فروغ با استفاده از زبانی صریح و روان و با بهرهگیری از تمهایی چون عشق، مرگ، زندگی و رهایی، توانسته است به بازنمایی تجربههای درونی و فردیت خویش بپردازد. فروغ فرخزاد از قالبهای سنتی فاصله گرفته و با شکستن مرزهای محدودکننده فرهنگی و اجتماعی، به بیان صدای مستقل و فردگرای خود در ادبیات فارسی دست یافته است. در این پژوهش، دیدگاههای روانشناختی و فلسفی درباره خودشناسی و فردگرایی نیز برای تفسیر و تعمیق تحلیل اشعار او مورد استفاده قرار گرفتهاند. این مطالعه به این نتیجه میرسد که اشعار فروغ به عنوان بازتابی از جستجوی هویت و تجربههای شخصی او، میتوانند الگویی برای بیان خودشناسی و فردیت در ادبیات فارسی معاصر باشند و پژوهشگران و شاعران نسلهای بعدی را به الهام گرفتن از این رویکرد دعوت میکنند. همچنین، پیشنهادات برای پژوهشهای آینده بر بررسی تطبیقی آثار فروغ با دیگر شاعران و مطالعه بینرشتهای در این زمینه تمرکز دارند.