تحلیل سبک و زبان در رمانهای هوشنگ گلشیری: بررسی کاربرد سبک جریان سیال ذهن در روایت
کلمات کلیدی:
هوشنگ گلشیری, جریان سیال ذهن, سبکشناسی, ادبیات فارسی معاصر, روایت چندلایه, تحلیل زبانیچکیده
این مقاله به تحلیل سبک و زبان در آثار هوشنگ گلشیری با تمرکز بر استفاده از تکنیک جریان سیال ذهن میپردازد. گلشیری، به عنوان یکی از برجستهترین نویسندگان ادبیات فارسی معاصر، با بهرهگیری از این سبک، توانسته است روایتهایی چندلایه و پویا خلق کند که بازتابدهنده افکار و احساسات پیچیده و متغیر شخصیتها هستند. تحلیلهای انجامشده در این پژوهش نشان میدهد که گلشیری با استفاده از واژگان مبهم، جملات طولانی و ساختارهای نحوی نامتعارف، به بازنمایی وضعیتهای روانی و درونی شخصیتهایش پرداخته است. این تکنیک زبانی و روایتی، به خواننده امکان میدهد که به شکلی بیواسطه و نزدیک به واقعیت، با ذهنیت پیچیده و عاطفی شخصیتها همراه شود و درک عمیقتری از تجربههای درونی آنها پیدا کند. یافتههای این مقاله حاکی از آن است که گلشیری از جریان سیال ذهن به عنوان ابزاری برای بازتاب تناقضها و کشمکشهای درونی شخصیتها استفاده کرده و به خلق شخصیتهایی چندوجهی پرداخته است. مقایسه با سبکهای روایی دیگر نیز نشان میدهد که جریان سیال ذهن، با تمرکز بر تجربیات ذهنی و غیرخطی، تفاوتهای عمدهای با سایر سبکها دارد. این پژوهش بر اهمیت سبک گلشیری در توسعه ادبیات فارسی معاصر و بومیسازی تکنیکهای مدرن تأکید دارد و به روشن شدن تأثیرات فرهنگی و روانشناختی این سبک بر روایتهای فارسی کمک میکند. پیشنهاد میشود در پژوهشهای آینده، از تحلیلهای زبانی و متنکاوی برای بررسی دقیقتر ویژگیهای زبانی این سبک در آثار فارسی بهره گرفته شود.