ارائه الگوی روایت شناسانه مثنوی معنوی براساس عنصر زمان در روایت ژرار ژنت
کلمات کلیدی:
روایت, ژرار ژنت, مثنوی معنوی, عنصر زمان, روایت شناسیچکیده
کارکرد عنصر زمان در گستره ی ادبیات داستانی، همواره از مناظر و ابعاد گوناگونی نمایانده شده است. در واقع برای گفتن یا نوشتن روایت داستان، بدون قید زمان غیر ممکن می نماید. براساس نظریه ژنت وقتی رویدادها هنگام وقوع و بر سر جای خود روایت نمی شوند، توالی رویدادهای داستان، در روایت به هم می ریزد. وقایعی که رویدادهای آینده را بازگو می کند و وقایعی که رخدادهای گذشته را بازگو می کند (پس نگاه) نامیده می شوند.
اهداف تحقیق: هدف از تحقیق حاضر تحلیل روایت های کوتاه و بلند مثنوی با نظریه ژنت که یکی از جدید ترین نظریات درباره عناصر زاویه دید و زمان در روایت است، می باشد.
روش تحقیق: تحقیق حاضر به روش توصیفی – تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفته است.
یافته های تحقیق: حاکی از آن است که: مولوی در مثنوی معنوی چگونه در پردازش داستان ها به زیبایی و مهارت هر چه تمام تر از ظرفیت های ادبی- روایی عنصر زمان و زاویه دید برخوردار است که باعث جاودانگی اثر وی در اذهان شده است. روایت در مثنوی به صورت خطی جریان نمی یابد، زیرا دارای شکست های فراوانی است که به دلیل عوامل متعددی در روایت به وجود می آید.
نتیجه تحقیق: مولوی برای بازگشت از این گسست ها به ادامه روایت، از شیوه های منحصر به فرد استفاده می کند تا روایت شنو را دوباره در جریان و فضای روایت قطع شده قرار دهد. فرمول های بازگشت در مثنوی تنها مواقعی که راوی به سبب گسست های تفسیری از خطر سیر روایت اصلی بیرون می آید و سپس قصد دارد بازگردد، استفاده نمی شود بلکه در توضیحات راوی درباره فضا یا شخصیت های خود داستان اصلی نیز بکار می رود.
دانلودها
چاپ شده
شماره
نوع مقاله
مجوز
حق نشر 2025 میثم سلیمانی (نویسنده); فرزانه یوسف قنبری

این پروژه تحت مجوز بین المللی Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 می باشد.