نقش هنر در خلق آثار پاسکال کینیار

نویسندگان

    شهاب دولتخواه دانشجوی دکتری ، گروه تخصصی فرانسه، واحد علوم و تحقيقات، دانشگاه آزاد اسلامي، تهران، ایران
    کریم حیاتی آشتیانی * استادیار، گروه تخصصی فرانسه، واحد علوم و تحقيقات، دانشگاه آزاد اسلامي، تهران، ایران k-hayati@srbiau.ac.ir
    لیلا شوییری استادیار، گروه تخصصی فرانسه، واحد علوم و تحقيقات، دانشگاه آزاد اسلامي، تهران، ایران

کلمات کلیدی:

تصویر, ناپیدا, معنا, لحظه اخلاقی, شعر تصویری, تقلید, تجربه, دانش, نقاشی

چکیده

تفکر کینیار درباره هنر هم جنبه­ای نظری و هم جنبه­ای علمی است. خوانش او از تصویر نقاشی شده، به‌طور هم‌زمان، ناپیدا را پشت نمایان بررسی می‌کند و از چشم‌اندازی اپیکوری و روان‌کاوانه به تحلیل می‌پردازد. این تحلیل به تفکر بلاغی حول محور مفهوم تصویر در معنای گسترده خود منجر می‌شود. کینیار با تسلط بر دانش­های نظری و انتقادی درباره هنر و بهره‌گیری از دانش گسترده خود، بحث‌های مهمی مانند شعر تصویری را به شیوه‌ای نوین بازنگری می‌کند و مفاهیم کلیدی همچون تقلید را با نگاهی اساساً انسان‌شناختی بازاندیشی می‌نماید. تفکر او، که میان نقد و تخیل ادبی ارتباط برقرار می‌کند، توجه ویژه‌ای به ریشه‌های ناخودآگاه زبان دارد و مرز میان عقل و احساس را رد می‌کند. هنر در این نگرش، حرکتی است در جست‌وجو، تجربه‌ای که در آن دانش، اذعان به نادانی اولیه را در بر می‌گیرد و با احیای شور اولیه تفکر گره می‌خورد. در آثار پاسکال کینیار، ارتباط میان دانش و شناخت به یکی از مفاهیم کلیدی بدل می‌شود. او از مرزهای محدودکننده دانش فراتر می‌رود و هنر را عرصه‌ای برای تجربه و تأمل آزادانه می‌داند. او معتقد است که شناخت، در قیاس با دانش، ماهیتی سیال‌تر و زنده‌تر دارد. در این مسیر، نقش تخیل بسیار برجسته است. کینیار هنر را نه صرفاً بازنمایی واقعیت، بلکه فرایندی می‌داند که در آن انسان با استفاده از تخیل خود، لایه‌های پنهان جهان را آشکار می‌کند. این امر، به‌ویژه در تفسیر نقاشی‌های باستانی، نقشی اساسی دارد؛ چراکه این آثار غالباً به زبانی رازآلود و غیرقابل‌فهم برای مخاطب مدرن سخن می‌گویند. از دید کینیار، تخیل ابزار لازم برای پر کردن شکاف‌های ناشی از عدم دسترسی به زمینه تاریخی این آثار است. به‌طور خاص، این نگاه در بررسی نقاشی‌های غاری برجسته است؛ جایی که هنرمند نخستین، نه تنها یک تصویرگر، بلکه یک داستان‌گو، یک فیلسوف و یک انسان‌شناس بوده است. در اینجا، کینیار به ما یادآوری می‌کند که نگاه به هنر باستانی، نگاهی به سرچشمه‌های تفکر و تخیل انسانی است؛ جایی که نخستین جرقه‌های درک از خویشتن و جهان زده شده است. این نگرش به هنر، کینیار را در زمره متفکرانی قرار می‌دهد که هنر را در پیوندی ژرف با زندگی می‌بینند؛ جایی که حقیقت در میان شکاف‌های دانش و تخیل ظهور می‌کند و انسان با تجربه زیبایی، به عمق وجود خود نزدیک‌تر می‌شود.

دانلودها

دسترسی به دانلود اطلاعات مقدور نیست.

دانلود

چاپ شده

۱۴۰۳/۰۱/۱۳

ارسال

۱۴۰۲/۱۰/۲۵

بازنگری

۱۴۰۲/۱۲/۰۳

پذیرش

۱۴۰۲/۱۲/۲۰

شماره

نوع مقاله

مقالات

ارجاع به مقاله

دولتخواه ش. .، حیاتی آشتیانی ک.، و شوییری ل. (1403). نقش هنر در خلق آثار پاسکال کینیار. گنجینه زبان و ادبیات فارسی، 2(1)، 1-16. https://jtpll.com/index.php/jtpll/article/view/77

مقالات مشابه

1-10 از 37

همچنین برای این مقاله می‌توانید شروع جستجوی پیشرفته مقالات مشابه.