تحلیل روایت در داستانهای فولکلور ایرانی با استفاده از نظریه روایتشناسی مدرن
کلمات کلیدی:
روایتشناسی مدرن, داستانهای فولکلور ایرانی, ساختار روایت, زمان, دیدگاه، شخصیتها, پیامهای فرهنگی و اجتماعیچکیده
این مقاله به تحلیل روایت در داستانهای فولکلور ایرانی با استفاده از نظریههای مدرن روایتشناسی پرداخته است. هدف اصلی این پژوهش بررسی ساختارهای روایی، زمان، دیدگاه، شخصیتها و دیگر مفاهیم کلیدی در این داستانها بهمنظور درک عمیقتر از ویژگیهای ساختاری و معنایی آنها است. برای این منظور، از نظریههای برجسته روایتشناسی مدرن همچون ژرار ژنت، تزوتان تودوروف، رولان بارت و میخائیل باختین استفاده شده است. یافتهها نشان میدهند که داستانهای فولکلور ایرانی دارای ساختارهای پیچیده و غیرخطی زمانی هستند که با استفاده از تکنیکهایی مانند فلاشبک و پیشآگاهی، به شیوهای متفاوت از روایتهای خطی عمل میکنند. همچنین، تغییرات کانونروایی در این داستانها نشاندهنده چندگانگی دیدگاهها و پیچیدگیهای اجتماعی و فرهنگی است. شخصیتها نیز در این داستانها معمولاً نقشهای ثابت و مشخصی دارند که در تضاد با مخالفان و مشکلات مختلف در پیشبرد داستان قرار میگیرند. تحلیل محتوا نشان میدهد که این داستانها علاوه بر انتقال پیامهای اخلاقی و اجتماعی، بهویژه در زمینههایی مانند وفاداری، شجاعت و عدالت، بهعنوان ابزاری برای آموزش و انتقال مفاهیم فرهنگی عمل میکنند. در نهایت، این مقاله پیشنهاد میکند که پژوهشهای آینده به مقایسه روایتهای فولکلور ایرانی با سایر فرهنگها بپردازند و تأکید بیشتری بر تحلیل شخصیتهای منفی در این داستانها داشته باشند.