واکاوی استعارههای مکانی و زمانی در آثار بیژن نجدی: بررسی اثرات جهانیشدن و مهاجرت بر ساختارهای ادبی فارسی
کلمات کلیدی:
بیژن نجدی, استعارههای مکانی و زمانی, جهانیشدن, مهاجرت, ادبیات تطبیقی, ادبیات فارسی, تحلیل بینفرهنگیچکیده
این مقاله به بررسی استعارههای مکانی و زمانی در آثار بیژن نجدی میپردازد و تلاش دارد تا نقش این استعارهها را در بازنمایی تجربیات زیسته شخصیتها در مواجهه با جهانیشدن و مهاجرت تحلیل کند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که نجدی با بهکارگیری خلاقانه از استعارههای مکانی مانند "خانه"، "مرز" و مکانهای بینام و ناآشنا، توانسته است حس بیگانگی، ناپایداری و عدم تعلق را به خواننده منتقل کند. این استعارهها بازتابدهنده تأثیرات اجتماعی و روانشناختی ناشی از جهانیشدن هستند که مفهوم مکان را به فضایی نامطمئن و غیرقابل پیشبینی تبدیل میکنند. از سوی دیگر، نجدی با استفاده از استعارههای زمانی که زمان را به صورت لحظات پراکنده و گسسته به تصویر میکشد، حس عدم قطعیت و سرگردانی را نشان میدهد. این استعارههای زمانی بازتابی از تجربه انسان معاصر در مواجهه با تغییرات فرهنگی و اجتماعیاند، بهویژه در بستر مهاجرت و جهانیشدن. تحلیلهای این پژوهش، پیوند میان استعارههای مکانی و زمانی را به عنوان ابزاری برای نمایش چالشهای هویتی و احساسی شخصیتها در آثار نجدی برجسته میکند و نشان میدهد که این ترکیب استعارهها به خواننده این امکان را میدهد تا با تجربههای شخصیتها از جهانیشدن و مهاجرت همدلی کند. این پژوهش با رویکرد ادبیات تطبیقی و نظریات بینفرهنگی به تبیین این استعارهها پرداخته و به درک عمیقتری از تأثیرات جهانیشدن و مهاجرت بر ساختارهای ادبی فارسی کمک میکند. یافتهها نشان میدهد که آثار نجدی با بهرهگیری از این استعارهها به بازنمایی پیچیدگیهای زیستی و روانی افراد در دوران معاصر پرداخته است.