بررسی وندها و شبهوندهای سازنده واژه¬های تخصصی حوزه مفهومی پوشاک و خیاطی در زبان فارسی: رویکردی شناختی
کلمات کلیدی:
پسوند, شبه¬وند, فرایندهای واژه¬سازی, صرف شناختی, مقوله¬بندي, حوزه¬بندي, مفهوم سازي.چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی پسوندهایی مشاركت كننده در ساخت واژههای تخصصی مشاغل در زبان فارسی در حوزه صنعت پوشاک و خیاطی از دیدگاه صرف شناختی است. مطابق با نظریه صرف شناختی مطرح شده از سوی هماوند (2011) وسازوكارهای معرفی شده در آن یعنی نظریههای مقولهبندی، حوزهبندی و مفهوم سازی كه چارچوب نظری پژوهش میباشند، به بررسی معناشناختی و طبقهبندی وندها و شبهوندهای منتخب پژوهش پرداخته میشود. شایان ذكر است كه پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی است و گردآوری پیكره منتخب آن نیز با مراجعه به وب سایتهای استخدامی و تبلیغاتی و همچنین فرهنگهای لغت دهخدا، عمید، معین و سخن صورت گرفته است كه شامل 40 چهل واژه مركب و مشتق مركب مربوط به حوزه مفهومی پوشاك میباشد. پس از بررسی دادههای پژوهش مشخص شد كه شبه وندهای «- زن، -کار و- دوز» از بیشترین بسامد و كاربرد در ساخت واژههای تخصصی پوشاك برخوردارند واین شبه وندها همگی به مقوله مفهومی شبه وندهای اسم ساز تعلق دارند که به پایه اسمی متصل میشوند. از سوی دیگر مشخص شد كه بسامد فرایند ساختواژی ترکیب از فرایند ساختواژی مشتق- مركب بیشتر است. همچنین مشخص شد كه هر یك از این شبهوندهای الحاقی در واژههای مربوط به پوشاک معانی مختلف و نماهای متفاوتی از این حوزه مفهومی را بازنمایی میکنند. منظرها و نماهای مختلفی نظیر دوختن، نقش و نگار انداختن، طراحی کردن، تزیین کردن، نصب کردن، وصل کردن، کنش با وسیله، الگو سازی، بریدن، نوع دوخت، محل کنش، صاف کردن پارچه، درست کردن شیئ، کنش در قبال مزد، دو بعدی کردن دوخت، مکان دوخت بر روی پارچه.